|
یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 10:5 قبل از ظهر :: نويسنده : مهرداد
قــرار بود بمونی کنار غرورم نگو قسمت اینه نگو از تو دورم قرار بود بیای توی بی کسی هام یه کاری کنی واسه دلواپسی هام چقدر بغض کردم کنارم، نبودی هزار بار دلم خواست بمیرم، نبودی نبودی ببینی چقدر سوت و کورم چقدر بی قرارم، چقدر بی عبورم خودت نیستی اما غمت روبرومه می خندم به بغضی که توی گلومه دیگه هیچ امیدی به بر گشتنت نیست اینا من نمیگم خم جاده میگه نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |